فهرست مطالب
عنوان صفحه
پيشگفتار
مقدمه 1
فصل اول : كلاسيك و رمانتيك
هنر اوزن و لاكروا 3
هنر كلاسيك و دموكراسي 5 رمانتيك 8
نئوكلاسيك 10
رمانتيك در برابر كلاسيك 13
مقايسه كلاسيك و رمانتيك 14
فصل دوم : رئاليست و ناتوراليست
گوستا و كوربه 21
ژان فرانسوا ميله 23
انور دميه 25
نانوتوراليست 28
فصل سوم : امپرسيونيسم و تئوامپرسيونسيم
امپرسيونسيم 36
امپرسيونسيم در سينما و عكاسي 42
پيدايش نئوامپرسيونيسم 43
نئوامپرسيونسيم 47
فعاليت هاي وان گوگ 53
نظريه سينياك 54
نتيجه گيري 58
فهرست منابع 60
شرح كار عملي
تصاوير كار عملي
پيشگفتار
در اين پيشگفتار ابتدا ما خلاصه اي از زندگي نامه دلاكروا ، نقاش برجسته كه در 30 آوريل 1798 ميلادي به دنيا آمد، مي پردازيم و دلاكروا هنرش را از مادرش به ارث برد و با اينكه وي در دوره نوجواني پدر و مادر خود را از دست داد وي هيچگاه خود را در اين راه گم نكرد و به جنگ هاي آفريقا رفت و شاهكارهاي متعددي خلق كرد و آثار معروف او قتل عام كيوس ، فاجع سيو، آزادي و رهبر مردم از آن جمله است. در هنر كلاسيك آزادي انديشه و فراگيري دموكراسي ظاهراً هرگز با خشونت و انتظام سازگار نيست و رابطه پس طبيعت گرايي و انتزاع در هنرهاي تجسمي عصر كلاسيك حتي از آنچه در نمايشنامه مي بينيم پيشرو و بارزتر است.
رمانتيك جنبشي است كه در اواخر دوره هيجدهم و اوايل سده نوزدهم فسخ و شكل گرفت، رمانتيسم بيشتر گرايش ذهني ارائه مي دهد تا مجموعه اي روش هاي سبك شناسنامه و بيشتر با بيان ايده اي مرتبط است و نوكلاسيك را بايد نهفتي بر پسندي هشيارانه دانست كه در سده هيجدهم واكنشي انزجار آميز عليه افرط گريها و هنر نماييهاي باروك دارد و كلاسيسم هنري است بر مبناي اصول و الگوهاي ريشه يافته از دوران باستان، و اين اصطلاح در برابر هنر رمانتيك است و ويژگي رمانتيك از رشد دادن به جنبه هاي اجتماعي بود. رئاليسم يكي از جنبش هاي هنري و ادبي سده نوزدهم است كه در فرانسه به وجود آمد و داده رئاليسم يعني طبيعت گرايي مي باشد. و از هنرمندان اين سبك مي توان از ژان فرانسواميله، انوره دميه گوستا و كوربه نام برد. و پس از رئاليسم به ناتوراليسم مي پردازيم كه ناتوراليسم يا طبيعت گرايي كه زمزمه هاي آن در نيمه دوم قرن نوزدهم به گوش مي رسد كه ناتوراليسم يعني طبيعت براي گونه كه به نظر مي آيد بازنمايي مي شود و طبيعت گرايي مفهومي متضاد با چكيده نگاري است. و واژه امپرسيونيسم كه در بهار 1874 گروهي از هنرمندان فرانسوي به نام هنرمندان گمنام كه آثارشان را به نمايش گذاشته بودند و سبك امپرسيونيسم بيشتر يك نقاشي نبوده بلكه رويكرد نوين به هنر و زندگي بوده و آثار امپرسيونيست ها تغييرگذرا و ناپايدار در طبيعت بود و نخستين كسي كه همراه گروه در سال 1874 به سالن رسمي وفادار ماند مانه بود و نقاشي امپرسيونيسم در آغاز با گنگي و تمسخر مواجه شد و نقاشان اين سبك عبارتند از : يوگن بودين و استيتس لپين هلندي اين جنبش هستند و امپرسيونيسمها با داستان پردازي به شيوه معمول در سينما مخالف بود و هنر نئوامپرسيونيسم در ايتاليا پا گرفت و هنرمنداني نظير مگانتینی- پروياتي و موربلي به آنها پيوستند. نئوامپراسيونيسم نهضتي است كه سينياك و نقاشان ديگري آن را تشكيل داده اند و در اينجا به فعاليت هاي وان گوگ و نظريه هاي سينيا پرداخته ايم مانند تركيب رنگ مايه در چشم و تفكيك عناصر مختلف رنگي موضعي و رنگهاي روش و غيره كه در مطالب مي خوانيد مي باشد.
كار بسيار دشوار اما رسيدن به مقصود برايم شيرين و گوارا بود. در اينجا جا دارد از همكاري صميمانه مدير گروه محترم آقاي اتحادی و استاد بزرگوارم آذرنوش گيلاني ياد كنم كه با پذيرش موضوع پايان نامه اينجانب ، مرا در پيشرو اين راه ياري رساندند و از هيچ كمكي فروگذار نكردند. اميد كه توانسته باشم حق اين عزيزان را ادا نمایم.